یکی از ویژگی کارهای این هنرمند پیشکسوت، این است که هم خوشنویسی کلاسیک و هم نقاشیخط در آثارش دیده میشود و از معدود خوشنویسانی است که رنگ را به خدمت خط درآورده تا آثاری پدید آورد که نقاشیخط با آنها معنا شود. شهرت این استاد خوشنویسی مرزهای کشور را درنوردیده و برای هنردوستان چهار گوشه دنیا چهرهای شناخته شده است. رسولی یکی از 7عضو داوری مسابقه خوشنویسی ارسیکا (استانبول ترکیه) است که خوشنویسان معتبر دنیا آثارشان را به آنجا ارسال میکنند.
حتی فصلنامه معتبر حروف عربیه دوبی سال گذشته شمارهای ویژه برای معرفی این استاد ایرانی و آثارش منتشر کرده که نشان میدهد رسولی از چه جایگاه هنریای برخوردار است. او یکی از پرکارترین هنرمندان خوشنویس کشورمان است که توانسته خوشنویسی ایرانی را جهانی کند. رسولی بهعنوان چهره ماندگار در رشته نقاشی خط هم انتخاب شده و بهعنوان یکی از استادان هنر ایران، آثار بسیاری با الهام از مفاهیم دینی و قرآنی خلق کرده است. بخش ویژه نمایشگاه مروری بر نیم قرن نقاشی خط ایران که در موزه هنرهای معاصر تا پایان شهریور ماه ادامه دارد، به آثار این هنرمند اختصاص یافته که با عنوان زیبای «نور علی نور» 40 تابلو از تازهترین آثار قرآنی وی به نمایش گذاشته شده است.
این تابلوها با الهام از آیه 35 سوره مبارکه نور و با ترکیب بندیهای متفاوت و براساس درک و حس درونی هنرمند از آیه مذکور ساخته شدهاند و نشانگر هدف هنرمند در خلق فرم و فضای جدید هستند. آیهای که خداوند تبارک و تعالی در آن میفرماید: «خداوند نور آسمانها و زمین است. داستان نورش همچون چراغدانی است که در آن چراغی هست و چراغ در آبگینهای هست، که آبگینه گویی ستارهای درخشان است، که از درخت مبارک زیتون که نه شرقی است و نه غربی، افروخته شود. نزدیک است که روغنش، با آنکه آتشی به آن نرسیده است، روشنی دهد، نور اندر نور است؛ خداوند به نور خویش هرکس را که خواهد هدایت کند و خداوند برای مردم مثلها میزند و خداوند به هر چیزی داناست.»
استفاده از رنگهای سبز، آبی و فیروزهای در تابلوهای این هنرمند فضای عارفانهای را به بیننده منعکس میکند. آیات قرآن، اشعار و اسمای الهی متن برخی از این آثار را تشکیل میدهد که در مواردی با ترکیب رنگهای نارنجی، زرد، قرمز و قهوهای همراه است.
بهانه گفتوگوی ما با این هنرمند معاصر، به نمایش درآمدن آثار قرآنی او ست که طی 4سال گذشته خلق و برای نخستین بار ارائه شده و پیش از این کمتر در معرض دید عموم قرار گرفته است.
- استاد چطور شد تصمیم به برگزاری نمایشگاه قرآنی با عنوان نورعلی نور در موزه هنرهای معاصر گرفتید؟
همانطور که میدانید، معمولا دوره برگزاری نمایشگاههای من هر 4سال یکبار است و البته قصد دارم زمان برگزاری نمایشگاههایم را به 2سال برسانم. درخصوص نمایشگاه قرآنی در موزه هنرهای معاصر، باید بگویم که من قبلا یک تابلو نورعلی نور را کار کرده بودم. بعد آن کارم را شخصی از من گرفت و الان پیش من نیست. پس از آن تصمیم گرفتم روی آیه نور بیشتر کار کنم. این بود که آمدم سوره نور آیه 35 قرآن کریم را انتخاب کردم و مدت 4سال از عمر خودم را وقف این کار کردم و البته خدا خودش کمک کرد و خوشحالم از اینکه در این مدت توانستم حدود 40 فرم از این آیه کار کنم.
بهنظرم به لحاظ ترکیب بندی کار نو و فوقالعادهای انجام دادهام که همهاش لطف و عنایت خدا بود.پس از اتمام کار دنبال جایی بودم که نمایشگاه را آنجا برگزار کنم، به گونهای که هم حرمت آیات نورانی قرآن کریم حفظ شود و هم حرمت خودم که بیش از 50 سال کار کردهام. لذا موزه هنرهای معاصر را بهعنوان محل برگزاری نمایشگاه قرآنی انتخاب کردم. البته همانطور که مطلعید در موزه هنرهای معاصر نمایشگاه انفرادی برگزار نمیشود ولی خب بنا به دلایلی با درخواست من موافقت شد ولی از آنجایی که فضای موزه بزرگ است، آثار دیگر بزرگان را در کنار این تعداد اثر بهعنوان مروری بر نیم قرن نقاشیخط گذاشتند و این نمایشگاه قرآنی برگزار شد. نکتهای را که میخواهم متذکر شوم درخصوص انتخاب آثاری است که روی دیوار رفته است. دوستان موزه از من درخواست کردند که بهعنوان یک کارشناس درخصوص آثار دیگر عزیزان نظر بدهم که کار چه کسی از معاصرین نسل دوم و سوم در نمایشگاه روی دیوار برود و گفتند شما هم نظارت داشته باشید. من عذرخواهی کردم و گفتم مرا از این کار معاف کنید و با مکانیزم خودتان تصمیم بگیرید. بعد از برپایی نمایشگاه چند نفر با من تماس گرفتند و گفتند آقای رسولی شما چرا اجازه ندادیدکار و اثر ما روی دیوار برود ؟ به آنها عرض کردم بنده چنین تصمیمی را نگرفتم و دوستان هیات انتخاب خودشان تصمیم گرفتهاند. اینجا باز هم اعلام میکنم که بنده دخالتی برای انتخاب آثار و نمایش در این نمایشگاه نداشتم.
- درباره مجموعه آثاری که به نمایش درآمده و از حس و حالی که هنگام نوشتن آیات قرآنی دارید و بهنوعی آنها را خلق میکنید برایمان بگویید.
اجازه بدهید قبل از اینکه درباره مجموعه آثار با عنوان نور علی نور توضیح بدهم، به این نکته اشاره کنم که اصولا معتقدم خلق کردن فقط مربوط به خدای یگانه است و من یک وسیلهام؛ این باور من است. وقتی اثری را بهوجود میآورم و خودم از آن لذت میبرم، میگویم خدایا این تویی که داری مینویسی. تو این هنر را در دستان من گذاشتهای تا من این خط را بنویسم. من خود را در آن دخیل نمیبینم؛ چون اگر میخواستم خودم را در این کار مؤثر بدانم، مطمئنم تا آنجا نمیآمدم و به آنچه باید، نمیرسیدم. من موقعی که دارم سوره حمد را مینویسم، احساس نمیکنم که مثلا نستعین را زیباتر بنویسم بلکه احساس میکنم خداوند دارد با من صحبت میکند و به همین خاطر من زندگیام را روی این کار عاشقانه و ارزشمند گذاشتهام. اشاره کردید به حس و حال هنگام نوشتن آیات قرآنی. ببینید من در یک کار، 8سال پیش به خدا گفتم که میخواهم برایت تبلیغ کنم و میدانم که تو نیاز به تبلیغ نداری ولی میخواهم برایت بنویسم.
شعری بود از کتاب مرحوم نخودکی که ترجمه فارسی آن اینگونه است: خداوند به حضرت داوود میگوید: برو به بندگانم این را بگو، آنهایی که به من پشت کردهاند، اگر میدانستند که من چگونه انتظار آنان را میکشم و چقدر مشتاق ترک نافرمانی آنان هستم، از شدت شوق میمردند و اعضای بدنشان از فرط عشق من از هم میگسست. من این مطلب را با گریه کار کردم. چون معنای آن حس و حال درونی مرا متلاطم کرد. خب یک وقتی هم هست که بهصورت اتفاقی موضوعی برای نوشتن شکل میگیرد و گاه یک جرقه کافی است و حتی برخی اوقات یک کلمه حرف از یک فرد عادی، برای من 4 سال خط سیر تعیین کرده است. کسی که خط خوشی مینویسد و احساس میکند که دلنشین و چشم نواز است، انگار خداوند به او دنیایی را داده و این برای او کافی است.
- بهنظر شما رابطه دین با هنر را باید چگونه دید و اساسا خوشنویسی چقدر وامدار قرآن و مفاهیم قرآنی است؟
هنر در ذات خود مفاهیم بلند الهی را تداعی میکند و من حین مطالعه هنرهای گوناگون متوجه شدم که دین از هنر جدا نیست؛ حتی در هنر مدرن و آثار هنرمندان اروپایی نیز سیطره فرهنگ دینی (مسیحیت) نمایان است؛ بهطور مثال تمام آثار لئوناردو داوینچی دینی است. در هنر خوشنویسی، آیات قرآنی خطاطی میشود و حتی هنگامی که اشعار شاعرانی چون حافظ، مولانا و... خوشنویسی میشود این اشعار نیز ریشهای قرآنی دارند و منعکسکننده فرهنگ اسلامی هستند. من در حدود
50 سالی که به هنر خطاطی میپردازم همواره سعی کردهام مطالبی را برای خوشنویسی انتخاب کنم که مخاطب و جامعه را به سمت تعالی سوق دهد.
- بپردازیم به نقاشیخط. چرا در سالهای اخیر گرایش به نقاشیخط به نسبت خوشنویسی خصوصا در بین هنرمندان جوان بیشتر شده است؟
این نکته را نباید فراموش کنیم که خوشنویسی امروز نیز همچنان همان میزان علاقهمند و طرفدار خاص خودش را دارد. البته نمیتوان انکار کرد که مخاطبان خوشنویسی کلاسیک کمتر شده و در مقابل هنر نقاشیخط مخاطبان بیشتری پیدا کرده است. بهنظرم همین امر باعث رشد و پایداری خوشنویسی کلاسیک هم میشود و از کمرنگتر شدن این هنر جلوگیری میکند؛ چون بالاخره وقتی توجهها جلب میشود، خوشنویس میآید خط را پرورش میدهد و به روزتر میکند. خود این امر باعث بها دادن به این هنر میشود. نکته دیگر این است که نقاشیخط به دلیل سختیهای خودش به نوعی هرکسی را جذب نمیکند؛ بهعنوان مثال برخی که به قولی اینکاره نیستند. یکی دو بار آثاری در این زمینه خلق میکنند و سپس این شاخه هنری را کنار میگذارند، چرا که واقعا نقاشیخط کار مشقتباری است. هنری است که هنرمند باید سالها کار کند تا نامش بدون امضا کنار اثر هم شناخته شود. باز هم این مطلب را تکرار میکنم که کار کردن در حوزه نقاشیخط بسیار کار مشکلی است، حتی به نوعی از خوشنویسی کلاسیک هم سختتر است. کسی که در این حوزه کار میکند، باید تمام رمز، رموز و ریزهکاریهای خوشنویسی را فراگرفته باشد و بعد نقاشیخط را انجام بدهد. البته یادمان نرود که 30 تا 40 سال وقت میخواهد تا کسی در زمینه خط کلاسیک بتواند استاد شود و کارش قابلقبول شود. البته من خوشحالم از اینکه جوانهایی هستند که دنبال این رشته هنری هستند و نمایشگاههایی هم برگزار میکنند و برخی از آنها هم کارشان خوب است. من امیدوارم بهتر هم بشود. این نشان میدهد که نقاشیخط نه تنها در ایران بلکه در دنیا موقعیت و جایگاه خیلی خوبی پیدا کرده که نشانه خوبی برای آینده هنر خوشنویسی به شمار میرود.
- شما اشاره داشتیدکه نقاشیخط باعث رشد و پایداری خوشنویسی کلاسیک هم میشود، با این حال برخی معتقدند نقاشیخط اعتبار و جایگاه خوشنویسی سنتی را خدشهدار کرده است؟ اصولا چرا این نگاه به نقاشیخط وجود دارد؟
اول باید ببینیم تعریف ما از نقاشیخط چیست. اگر نقاشیخطی که ارائه میشود ضعیف باشد و مجری آن توانمندی این را نداشته باشد که یک قطعه را با قلم نی خوشنویسی یا چلیپا کند، خب این نقاشیخط نه تنها لطمه میخورد بلکه حتی فاقد ارزش هنری هم هست. لذا کسی مجاز است نقاشیخط را شروع کند که اولش خط را خوب بداند؛ این را من بارها در مصاحبههای مختلف عرض کردهام و الان هم تکرار میکنم. ببینید نقاشیخط چیزی نیست که هر کس از پشت میز مدرسه آمد، بنشیند و نقاشیخط کار کند؛ باید توانمند باشد، باید خط را کمال و تمام دریافت کرده باشد و واقعا به مرحله استادی به معنای واقعی آن رسیده باشد؛ یعنی باید مجاز باشد یعنی باید بتواند اثری که خلق میکند واقعا حرفی برای گفتن داشته باشد تا مجاز به این کار باشد و با آن پشتوانه و یک سرمایه کاری که دارد این کار را انجام بدهد، چون همانطور که گفتم نقاشیخط کار بسیار مشکلی است.
آن کسانی که تجربه کردهاند میدانند این کلام چه مفهومی دارد. کسی که نقاشیخط کار میکند خیلی باید قدرتمند باشد که بتواند آن روحی را که در خوشنویسی کلاسیک ما هست مانند خطی که با مرکب نوشته میشود در نقاشیخط بدمد و پیاده کند و این کار فوقالعاده مشکلی است. کسی که نقاشیخط کار میکند باید رنگ را خوب بشناسد؛ یعنی رنگی که برازنده خوشنویسی ماست به آن بپوشاند. خوشنویسی هر رنگی را قبول نمیکند، باید رنگ را بشناسد، فرم خط را بداند، حرکتهای آهنگین خط را شناخته باشد؛ یعنی اینها را درک کرده باشد. لذا اگر این مواردی که گفتم رعایت شود، من معتقدم نقاشیخط نه تنها به خوشنویسی لطمه نزده و نمیزند، بلکه باعث شکوفایی آن هم خواهد شد. در مقابل اگر نقاشیخط یک کار ضعیف و مبتذل باشد، قطعا به جایگاه خوشنویسی لطمه خواهد زد؛ مثلا بعضی را میشناسم که نقاشیخط را تجربه کردند و دیدند که کار سختی است، شروع کردند به بد گفتن درباره نقاشیخط؛ این صحیح نیست و کاملا اشتباه است؛ مثلا اگر من درباره خوشنویسی صحبت میکنم اگر به هر شخصیت خوشنویسی بیحرمتی کنم یعنی در حقیقت بهخودم بیحرمتی کردهام؛ اینها همه از یک زیر شاخهاند. البته نقاشیخط توانمندی بیشتری میخواهد، یعنی آدم خیلی چیزها باید یاد بگیرد.
به قول قدیمیها خیلی فوتوفن دارد. شما تجربه کنید ببینید چقدر فوت و فن میخواهد. من خودم هم کار کلاسیک انجام میدهم و هم کارِ مدرنِ نقاشی خط. در زمینه نقاشی خط هم استادی نداشتم و خودم در این زمینه کار کردم و تجربه اندوختم. بهدلیل اینکه از همان کودکی عاشق رنگ بودم و آثار نقاشی را به دقت بررسی میکردم و همیشه بر این اعتقاد بودهام که تمام هنرها به هم پیوسته هستند و یک هنرمند زمانی پیشرفت خواهد کرد که به تمام هنرها توجه داشته باشد زیرا تک بعدی نگاه کردن، فکر و ذهن انسان را محدود میکند.
از طرف دیگر بهنظر من اصل هنر، نوآوری است و با نوآوری است که هنر یک هنرمند جاودانه میشود. من تاکنون از هیچ کس رنگ را یاد نگرفتهام و هیچ گاه از احدی نپرسیدم اول چه کار کردی یا چه مراحلی را طی کردی، در عوض تا میتوانم دیگران را راهنمایی میکنم.
من خودم آن موقعها که کار میکردم تشنه و دیوانه کار بودم؛ بعضا روزی 18ساعت هم کار میکردم. یک موقع نشد که از فوت و فن کسی سؤال کنم. خودم در میآوردم و موقعی هم که آدم خودش به فوت و فنی دست پیدا میکند خیلی لذتبخش است. بنابراین نگاه کردن به کار کسانی که کار کردند یا قدیمیهایی که به هر حال تجربههایی داشتند عنصر بسیار مهمی است. به عقیده من نقاشی خط اگر بد کار شود لطمه میزند و اگر درست کار شود باعث رونق خوشنویسی خواهد شد. باز تأکید میکنم اگر درست اجرا بشود، اگر از زیربنای درستی برخوردار باشد میتواند خوشنویسی را به درجهای برساند که در نمایشگاههای داخلی و خارجی قابل عرضه باشد.
- استاد، شما در کشورهای خارجی خیلی نمایشگاه گذاشتهاید. خوشنویسی اینجا و کشورهای خارجی چقدر متفاوت است؟
من تاکنون بیش از 33نمایشگاه انفرادی در ایران و 23نمایشگاه خارجی را در کشورهای مختلف برگزار کردهام. موقعی که در یکی از کشورهای عربی کارم را مطرح کردم، خوشنویسهای کشورهای عرب آگاهانه به کار نگاه کردند و آگاهانه ارزشگذاری کردند. البته خوشنویسان عرب به خوشنویسان ایرانی خیلی علاقهمندند و جالب است همه را میشناسند، چون من با آنها اکثرا از نزدیک دوستی دارم، ارتباط دارم، خیلی علاقهمندند و خیلی احترام قائل هستند برای خوشنویسان درجه یک ایرانی، خیلی حرمت میگذارند همه را میشناسند.
- آنها هم مثل ما، هم خط کار میکنند هم نقاشی خط و هم مدرن؛ هر سه رشته را دارند.
در کل کشورهای عرب برای نستعلیقنویسان ما بسیار ارزش قائل هستند چون برایشان خیلی جذابیت دارد. بهنظرم یکی از راههایی که بسیار میتواند در بسط و گسترش هنر ما مؤثر باشد، همین اعزام هنرمندان به کشورهای عربی است که البته در حال حاضر صورت میگیرد و جا دارد بیشتر شود و همچنین از هنرمندان آنها هم دعوت کنند. برقراری این ارتباطات خیلی میتواند در بسط و گسترش هنر ما، مؤثر باشد چون شیوهها مختلف است؛ مثلا من در نمایشگاهی در چین آقایی را دیدم که نستعلیق مینوشت و خیلی هم بد مینوشت، ولی خب بسیار علاقهمند بود. همچنین در کشور لبنان چند نفر بودند که به نسبت خودشان خیلی هم خوب نستعلیق مینوشتند. در کشورهای عربی در کویت و قطر هم افرادی هستند که این کار را میکنند.
خیلی خوب است که ارتباطات ما مخصوصا با این کشورهای همسایه بیشتر بشود، چون به هر حال اینها هنرهای جهان اسلام محسوب میشوند. غرض حرف من مخصوصا به هنرمندان جوان این است که هر هنرمندی باید بداند در دنیای هنرهای دیگر چه میگذرد نه اینکه فقط به نقاشی یا خوشنویسی اکتفا کند. باید بداند در دنیای نقاشی، موسیقی، سینما، عکاسی، مینیاتور و... چه میگذرد.
جلیل رسولی در یک نگاه
مرور آثار جلیل رسولی تمامی مسائل و فراز و نشیبهای دوران 50ساله اخیر را نشان میدهد و این بدان معناست که یک هنرمند در جایگاه ممتازی قرار دارد و وجود او، نماینده هنر خاص دورانش است.
پر کاری یک هنرمند هم بهطور دقیق در این شرایط مفهوم پیدا میکند؛ زیرا توانسته آیینه دوران خودش باشد. این هنرمند در زمینه خوشنویسی از سرآمدان نقاشیخط نیز محسوب میشود.
محمد جلیل رسولی متولد 4مهر 1326 در همدان.
ترک تحصیل و آغاز سالهای تجربه 1340
حضور در محضر تعالیم استاد سیدحسن میرخانی 1347 تا 51
نخستین نمایشگاه انفرادی در گالری سیحون،1352.
نمایشگاه گروهی لندن، 1355.
نمایشگاه انفرادی تهران، 1356.
نمایشگاه انفرادی نگارخانه شیخ تهران، 1357.
نمایشگاه انفرادی فرهنگسرای نیاوران تهران، 1358.
نمایشگاه انفرادی موزه نگارستان تهران، 1358.
نمایشگاه انفرادی انجمن فرهنگی فرانسه تهران، 1359.
نمایشگاه انفرادی موزه هنرهای معاصر تهران، 1360.
نمایشگاه انفرادی پاکستان، 1360.
برپایی نمایشگاه انفرادی در موزه هنرهای معاصر 1365
دریافت مدرک استادی از استاد سیدحسن میرخانی 1367
شرکت در نمایشگاه گروهی دوسلدورف آلمان 1370
برگزاری چندین نمایشگاه در انگلستان و کانادا، 1382.
برگزیده بهعنوان چهره ماندگار، 1382.
برگزیده بهعنوان خادم قرآنکریم، 1382.
معرفی به عنوان عضو وابسته فرهنگستان هنر 1382
برگزاری نمایشگاه انفرادی در ریاض عربستان، 1383.
برگزاری نمایشگاه باغ ملکوت در فرهنگستان هنر، 1384.
چاپ و انتشار چهارمین کتاب آثار با نام باغ ملکوت، 1386.
نمایشگاههای گروهی خوشنویسی در بحرین و امارات، 1387.
داوری جشنواره هنرهای تجسمی فجر، 1388.
خوشنویسی گنبد بیرونی حرم حضرت معصومه، 1389.
شرکت در ورک شاپ شانگهای چین و شرکت در نمایشگاه گروهی الجزایر.
برگزاری نمایشگاه انفرادی در شارجه امارات و همچنین داوری آثار خوشنویسی جهاناسلام در شارجه.
داور خوشنویسی ارسیکا استامبول ترکیه.
شرکت در نمایشگاه خوشنویسی در سوریه و کویت.
برگزاری نمایشگاه برگزیده آثار در موزه سعدآباد.
شرکت در نمایشگاه استادان بزرگ نستعلیق در موزه هنرهای معاصر تهران.
انتخاب بهعنوان مشاور مرکز هنرهای تجسمی.
نگارش کتیبه مدور70متری به خط نستعلیق، برای نمای بیرونی گنبد مطهر حضرت معصومه(س).
انتخاب بهعنوان پیشکسوت قرآنی
دریافت نشان درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
کتابت ترجمه فارسی نهجالبلاغه و دیوان حضرت امامره .